هی ی ی ی ی ی ی

گاهی چه زود دیر می شود.

گاهی چه زود می بینی که همه فرصت ها از کفت رفته هیچ نداری.

گاهی چه زود می بینی که وقت همه چیز تمام شده و فریادت درگلو گیر کرده و هیچ کس به فریادت نمی رسد.

گاهی چه دیر می فهمی که چقدر تنهایی.

گاهی چه دیر می فهمی تو را به خاطر اعتقاداتت به راحتی به سخره می گیرند.

گاهی چه زود برای دفاع از ارزش هایت محکومت می کنند.

گاهی چه زود می فهمی که دیگر وقت رفتن است.

یا الهی و ربی من لی غیرک

چقدر غریبی و غربت سخته. از هر نوعی که باشه سخته. خیلی سخته. اول فکر میکردم اسون باشه اما یه مدت که گذشت دیدم نه سخته خیلی سخته.

از یه طرف ادمی که تو غریبیه خدا سعی میکنه بهش نزدیک بشه. چون تنهاست سعی می کنه هوای بندش و داشته باشه. اما از یه طرف هم خیلی سخته.

مخصوصا اگر جایی باشی که اطرافیان هم بیشتر غریبی و وضعیت تنهاییت رو با کاراشون بهت گوشزد کنن.

هی ی ی ی ی ی ی ی

امان از غریبی.

تازه جالبیش به اینکه تو این غریبی باید یار یه غریب دیگه باشی و اونو از غریبی در بیاری. حساب کن خودت غریب یه غریب رو هم از غریبی در بیار.

خدایا! دردم از یار است و درمان نیز هم.

خودت صبر و طاقت و تحملش رو بهم بده.

ای خدا

طوبی للغربا

این وبلاگ یه غریب

غریب غریب

شاید اینجا بتونم کمی خودم رو خالی کنم

شاید اینجا بتونم حرف و سخن هایی رو که به کسی نمی تونم بزنم رو اینجا بزنم و کمی راحت بشم.

راحت بشم از این همه غریبی.

واقعا که چه خوش گفت: طوبی للغربا